وقتی نیچه گریست

وقتی نیچه گریست  یکی از مشهورترین رمان های اروین دیوید ‌یالوم است که آمیزه ای از واقعیت و خیال، جلوه ای از عشق، تقدیر و اراده در سده نوزدهم وین و در آستانه ی زایش دانش روانکاوی، فریدریش نیچه جزو بزرگترین فیلسوفان اروپا، یوزف برویر از پایه گذاران روانکاوی، زیگموند فروید دانشجوی پزشکی و لوسالومه زن زیبای دست نیافتنی، همه اجزایی هستند که در ساختار رمان در هم تنیده می شوند تا حماسه فراموش نشدنی رابطه ی خیالی میان بیماری خارق العاده و درمانگری استثنایی را بیافرینند. در این رمان جذاب دو مرد برجسته و اسرار آمیز تاریخ تا ژرفای وسواس های خویش پیش می روند و در این راه به نیروی رهایی بخش دوستی دست می یابند.

وقتی نیچه گریست

داستان این رمان، از نامه ای دختری به شدت زیبا به نام لوسالومه به دکتر برویر شروع می شود. در این نامه لوسالومه از دکتر برویر می خواهد که شخصی به نام نیچه را که روزی فلسفه ی آلمان را دگرگون خواهد کرد و درصورت غفلت از او، آینده‌ ی فلسفه ی آلمان به خطر می‌افتد را ، ملاقات و درمان کند. لوسالومه قبلا با نیچه در ارتباط بوده است و به نوعی خودش را عامل بیماری نیچه می داند. از سخنان ناامیدانه نیچه برداشت کرده است که او می خواهد خودکشی کند. او که مجذوب لوسالومه شده است، این درمان را می پذیرد. البته در طول درمان قرار بر این می گذارند که نیچه متوجه دیدار شون نشود.

دکتر برویر خود دارای پریشانی های روانی و کابوس های شبانه است.

سرانجام دکتر برویر به معالجه نیچه می پردازد. به قدری مجذوب برای درمان و ملاقات با او می شود که حاضر می شود برای اینکه جلوی رفتن او را بگیرد، خودش به عنوان بیمار نیچه قرار گیرد.

به قدری این رمان زیبا و دلنشین است که شما را دعوت به خواندن آن می کنم امیدوارم از خواندن آن لذت ببرید.

فیلم سینمایی وقتی نیچه گریست

اگر این رمان را کامل خوانده اید و یا اصلا وقت ندارید رمانی نسبتا طولانی بخوانید ، پیشنهاد می کنم فیلم سینمایی وقتی نیچه گریست (when nietzsche wept) را حتما تماشا کنید. این فیلم توسط پینچاس پری در سال 2007 کارگردانی و ساخته شده است.

چند دقیقه از این فیلم زیبا را در ویدئو زیر تماشا کنید.

قسمتی از کتاب را مطالعه کنیم

لوسالومه پیراهن سیاه، ساده و بلندی که تا روی گلوی او دکمه می خورد، پوشیده و پوستی از سر و بدن روباهی با چهره و دست و پای ظریف، برای محافت، روی شانه ها انداخته بود. برای برویر عجیب به نظر می رسید که لوسالومه در آن هوای سرد وِنیز ، از بالاپوش خز استفاده نکرد، ولی در این مطب گرم، پوست روباه را چنین محکم، بر خود پیچیده است. ضرورت داشت موضوع اصلی مطرح شود، بنابراین گفت: خانم بهتر است در مورد بیماری دوست شما حرف بزنیم 

لوسالومه جواب داد : بیماری نه ، نا امیدی. چند پیشنهاد دارم اجازه می هید مطرح کنم؟

مرد، خشمگین فکر کرد : گستاخی او حد و مرز ندارد؟ چنان حرف می زند که انگار، یکی از همکاران، رئیس کلینیک پزشکی یا زنی سی ساله و پر تجربه است، نه دانش آموزی نا آگاه !!!

آنگاه بر خود نهیب زد : آرام باش یوزف ! او بسیار جوان است و خداوند وین، یعنی آداب دانی را هم باور ندارد. البته بهتر از من، پروفسور نیچه را می شناسد. زنی باهوش است و احتمالا حرف های مهمی هم دارد. خدا می داند که هیچ درمانی برای بیماری نا امیدی نمی شناسم وگرنه پیش از همه، خودم را درمان می کردم.

به آرامی پاسخ داد : البته خانم، بفرمایید

لوسالومه : امروز برادرم ینیا را دیدم. تاکید کرد که برای درمان آنااو ، از خواب مغناطیسی استفاده کرده اید تا ریشه های روانی همه نشانه های بیماری به یاد او بیاید. فراموش نکرده ام که در وِنیز هم گفتید بر ملا شدن ریشه هر نشانه، موجب از بین رفتن آن می شود. شیوه این تفکر، موجب کنجکاوی من شده. امیدوارم روزی با در اختیار داشتن فرصت کافی، مرا با مراحل دقیق این موضوع، راهنمایی کنید.

برویر سر به نشانه پذیرش تکان داد، دست ها را به طرف لوسالومه دراز کرد و گفت این کار ، تجربی است و متاسفانه اگر همه فرصت های دنیا را به من هم بدهند، نمی توانم توصیف دقیقی از این مورد بکنم. پیشنهاد شما چیست؟

اروین دیوید ‌یالوم که بود ؟

دکتر اروین دیوید یالوم، در سال 1931 در آمریکا متولد شد. او نویسنده، استاد روانپزشکی دانشگاه استنفورد، روان درمانگر اگزیستانسیالیست است که در خلال این رمان، به توصیف درمان های رایج برای وسواس فکری که هر دو شخصیت داستان به نوعی گرفتار آن اند، می پردازد. ولی در نهایت روش روان درمانی اگزیستانسیال و رابطه ی پزشک – بیمار است که کتاب بیش از هر چیز در پی معرفی آن است.

کتاب های نوشته شده توسط او عبارت اند از :

  • هر روز نزدیک تر از پیش
  • دژخیم عشق و دیگر داستان‌های روان درمانی
  • وقتی نیچه گریست
  • دروغگویی روی مبل
  • مامان و معنای زندگی
  • درمان شوپنهاور
  • پلیس را خبر می‌کنم
  • مسئله اسپینوزا
  • خلق شدگان در یک روز
  • نظریه و عمل در روان درمانی گروهی
  • روان‌درمانی اگزیستانسیال
  • روان درمانی گروه بیماران بستری
  • یالوم خوانان
  • هنر درمان
  • خیره به خورشید نگریستن

فریدریش نیچه که بود؟

وقتی نیچه گریست

فریدریش ویلهلم نیچه فیلسوف، منتقد فرهنگی، شاعر، آهنگساز و فیلولوژیست کلاسیک بزرگ آلمانی بود که در ۱۵ اکتبر ۱۸۴۴ در شهر روکن واقع در آلمان متولد شد. نیچه زندگی شخصی پر تلاطمی داشت و با زنان هم چندان میانه ‌ای نداشت. نیچه دائماً بیمار بود و سر درد داشت و این سردرد ها را نتیجه زایش افکار نو می‌دانست. در اواخر عمر نیچه ، خواهرش از او مراقبت می‌کرد. نیچه در ده سال آخر عمرش عملاً مجنون بود. در سال ۱۸۸۹ در سن ۴۴ سالگی، قوای ذهنی ‌اش را به‌طور کامل از دست داد و دچار فروپاشی کامل ذهنی گردید. او سال‌های باقی‌مانده عمر را تحت مراقبت مادرش (تا زمان مرگ او در سال ۱۸۹۷) و پس از آن خواهرش گذراند و سرانجام در سال ۱۹۰۰ در گذشت.

آثار او عبارت اند از :

  • زایش تراژدی
  • تأملات نابهنگام
  • انسانی زیاده انسانی
  • آواره و سایه ‌اش
  • سپیده ‌دم
  • حکمت شادان
  • چنین گفت زرتشت
  • فراسوی نیک و بد
  • تبارشناسی اخلاق
  • غروب بت ‌ها
  • دجال
  • نیچه علیه واگنر

پیشنهاد

 اگر علاقه به شنیدن کتاب صوتی دارید، این رمان را به صورت صوت گوش دهید. قطعا لذت آن دو چندان می شود.

+ بیشتر بخوانید

دوست خوبم نظرتون را در مورد رمان وقتی نیچه گریست در قسمت دیدگاه ها ارسال کنید

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *